شیبانیان - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

شیبانیان
Шайбонийлар
دودمان شیبانی
پرچم شیبانیان
نشان‌واره رسمی شیبانیان
دولت شیبانی در اوج گستره خود در زمان شیبک خان
دولت شیبانی در اوج گستره خود در زمان شیبک خان
دولت‌ها
خاستگاهاردوی زرین
نخستین فرمانرواابوالخیر خان (۱۴۶۸–۱۴۲۸)
آخرین فرمانرواپیر محمد خان دوم (۱۵۹۹–۱۵۹۸)
دیناسلام سنی (حنفی)
بنیان‌گذاری۱۴۲۸ میلادی
تاریخ انحلال۱۵۹۹ میلادی

شیبانیان یا دودمان شیبانی (به ازبکی: Шайбонийлар) دودمانی با اصالت ترکی-مغولی[۱] با فرهنگ ترکی-ایرانی در آسیای میانه بودند، که در قرن پانزدهم میلادی بر بیشتر سرزمین قزاقستان، ازبکستان و بخش‌هایی از جنوب روسیه کنونی (از جمله سیبری) حکومت می‌کردند.[۲] شیبانی‌ها نسب خود را به شیبان، پنجمین پسر جوجی، فرزند ارشد چنگیز خان می‌رساندند. تا اواسط قرن چهاردهم میلادی، آن‌ها به حکومت فرزندان باتوخان، اوردا خان و اوزبیک خان (برادران شیبان) اذعان داشتند. شیبانی‌ها، در ابتدا اردوی خاکستری، در جنوب شرقی اورال را رهبری می‌کردند و در سال ۱۲۸۲ به اسلام گرویدند.

دودمان شیبانی نخست در اواسط سده سیزدهم میلادی، توسط ابوالخیر خان که خود را از اخلاف چنگیز خان معرفی می‌کرد، در آسیای میانه بنیان‌گذاشته شد. این دودمان نقش بسیار مهمی در تاریخ آسیای مرکزی ایفا کرد. نخستین دولت مقتدر از این دودمان، خانات ازبک بود که توسط خود ابوالخیر خان تأسیس شد. علاوه بر خانات ازبک، خانات سیبیر، خانات بخارا، خانات خوقند و خانات خیوه نیز از همین دودمان بودند که تا قرن بیستم میلادی ادامه یافت.

پیشینه و تبار

[ویرایش]
شجره‌نامه شیبانیان که نسب آن‌ها را به چنگیز خان می‌رساند.

با بنیان‌گذاری امپراتوری مغول توسط چنگیز خان و پس از فتوحات مغول، جهان از آن پس دستخوش تغییرات بسیاری گشت؛ از آن جمله، پس از فروپاشی آن امپراتوری عشایری وسیع، بیشتر سرزمین‌های گیتی میان بزرگان مغول و نوادگان چنگیز خان تقسیم شد. از آنجایی که خاندان باتو خان و اوردا خان، دو تن از نوادگان چنگیز خان، در جریان جنگ‌های خاندانی بزرگ قرن چهاردهم از بین رفت، مدعیان تازه‌ای که بعدها به نام «شیبانیان» مشهور شدند، تحت رهبری مردی به نام ابوالخیر خان وارد عرصه رقابت شدند. ابوالخیر خان و خاندانش خود را تنها جانشینان مشروع چنگیز از پسرش جوجی معرفی کردند و مدعی کل اولوس عظیم او که شامل بخش‌هایی از سیبری و قزاقستان بود، شدند.[۳] رقبای آن‌ها دودمان توقای-تیموری بودند که آنان نیز ادعا می‌کردند از سیزدهمین پسر جوجی از یک صیغه تبار هستند. چندین دهه درگیری میان آنها باعث شد که توقای-تیموریان با کشیده شدن به سمت غرب، کنترل اردوی بزرگ و دولت‌های جانشین آن در اروپا، یعنی خانات‌های قازان، آستراخان و کریمه را در دست بگیرند. این به‌معنای باز شدن دست ابوالخیر خان برای چنگ انداختن به سرزمین‌های شرقی بود.

در نیمه‌های سده نهم هجری قمری، تیموریان شاهد قدرت‌گیری ازبکان بودند و ماوراءالنهر نیز در معرض تاخت و تازهای آنان قرار گرفت. ناتوانی تیموریان در جلوگیری از حملات قبایل ازبک به دشت قبچاق به فرماندهی ابوالخیر خان و ناامنی در منطقه، یکی از دشواری‌های جدی حاکمان تیموری در ماوراءالنهر بود.[۴] این آغاز ستیز میان آن دو قوم بود که از آن زمان شروع شد و تا قرن‌ها پایان نیافت.

تاریخ

[ویرایش]

خانات ازبک

[ویرایش]

ابوالخیر خان (۱۴۲۸–۱۴۶۸)

[ویرایش]
مینیاتوری از ابوالخیر خان

در نیمه‌های سده پانزدهم میلادی، تیموریان شاهد قدرت‌گیری ازبکان بودند و تاخت و تازهای آنان در ماوراءالنهر و دشت قبچاق به فرماندهی ابوالخیر خان و ناامنی در منطقه، یکی از دشواری‌های جدی حاکمان تیموری بود.[۴] در زمان سلطنت طولانی ابوالخیر خان که از سال ۱۴۲۸ تا ۱۴۶۸، بیش از ۴۰ سال شیبانیان را رهبری کرد، این دودمان شروع به تحکیم قبایل ناهمگون ازبک، ابتدا در اطراف تیومن و رود تورا و سپس به منطقه سیر دریا کرد.[۳] ابوالخیر خان با این حملات و ایجاد وحدت میان قبایل بدوی منطقه که بعدها «ازبک» نامیده شدند، توانست زمینه تشکیل حکومتی را بر پایه مناسبات قبیله‌ای ایجاد کند.[۴] این حکومت «خانات ازبک» نامیده می‌شود که بیش از نیم قرن در نواحی خوارزم و ماوراءالنهر برقرار بود. او همچنین بنیان‌گذار دودمانی به نام خودش «ابوالخیریان» شد که تا پیش از تغییرات نوه‌اش، حاکمان ازبک با آن نام شناخته می‌شدند.

شاه بوداغ خان

[ویرایش]

در اواخر دوره ابوالخیر خان، قزاق‌های قلمرو او سر به شورش برداشتند که وی را به سرکوب آنان واداشت. در حدود ۱۴۶۸ تا ۱۴۷۰ میلادی، ابوالخیر خان همراه با چند تن از پسرانش در نبرد با قزاق‌ها کشته شد. پس از درگذشت ابوالخیر خان، پسر بزرگ او شاه بوداغ خان مشهور به شیخ حیدر فرمانروای خانات ازبک شد؛ اما دوران سلطنت شاه بوداغ خان بسیار کوتاه بود و او نیز در جنگ با ایبک خان، خان خانات سیبری شکست خورد و کشته شد.[۵][۶]

خانات سیبری

[ویرایش]

ایالت دیگری که خاندانی از شیبانیان بر آن حکومت می‌کردند، خانات سیبیر بود که در سال ۱۵۶۳ آن را بنیان گذاشتند. با وجود هم‌تباری میان خان‌های سیبیر و ازبک، آنها با یکدیگر رقابت داشتند. کوچوم آخرین خان آن، توسط روس‌ها در سال ۱۵۹۸ خلع شد. او به بخارا گریخت، اما پسران و نوه‌هایش توسط تزار به مسکو برده شدند. در آن‌جا نام خانوادگی خود را «سیبریسکی» تغییر دادند.[۷]

خانات بخارا

[ویرایش]

شیبک خان (۱۵۰۰–۱۵۱۰)

[ویرایش]
نگاره‌ای از شیبک خان اثر کمال‌الدین بهزاد

محمد شیبانی، نوه ابوالخیر، جانشین پدرش شیخ حیدر شد.  شیبانی به همراه برادرش محمود سلطان توسط قاسم خان آستاراخان پناه گرفته بود. شیبک خان که نام خاندانش را از ابوالخیریان به شیبانی تغییر داد، سمرقند، هرات، بلخ و بخارا را فتح کرد.[۳] او به سلسله تیموریان در خراسان پایان داد امپراتوری کوتاه مدت شیبانی را تأسیس کرد.[۸] حکومت قبیله‌ای که پدربزرگ او بنیان‌گذاشت با کوشش‌های نوه‌اش شیبک خان قوام و اساس یافت. پس از شکست و قتل او به دست شاه اسماعیل یکم، به دنبال او یک عمو، یک پسر عمو و یک برادر، که فرزندان شیبانی او از سال ۱۵۰۵ تا ۱۵۹۸ بر خانات بخارا و خانات خیوه از ۱۵۱۱ تا ۱۶۹۵ حکومت کردند.

دوران پس از شیبک خان

[ویرایش]

عبدالله خان دوم (۱۵۸۳–۱۵۹۸)

[ویرایش]

دوران پس از عبدالله خان دوم

[ویرایش]

خانات خوقند

[ویرایش]

خانات خیوه

[ویرایش]

فرهنگ

[ویرایش]

ساختار حکومت

[ویرایش]

حکومت شیبانیان با سرمایه‌های نیروی رزمی قبایل ازبک و به‌کارگیری سنت‌های قومی–قبیله‌ای و میراث بجا مانده از امپراتوری تیموری در ماوراءالنهر تشکیل شد. این حکومت از یک‌سو برای دست‌یابی به متصرفات بیشتر با همسایگانش جنگ‌های متعدد داشت و از سوی دیگر خاستگاه قبیله‌ای و پایبندی به اجرای سنت‌ها آن را کانون درگیری‌های دائمی کرده بود. خان‌های شیبانی در درگیری‌های داخلی و جنگ‌های خارجی از مشروعیت انتساب به چنگیز خان و مشروعیت دینی که در جامعه ماوراءالنهر دو رکن اساسی برای تصدی قدرت بود سود می‌بردند.[۴] فرمانروایان شیبانی در منابع رسمی با عناوینی چون «امام زمان»، «خلیفةالرحمان»، «ابوالغازی» و «امامت مرتبت» خوانده می‌شدند و در مناسبات خارجی نیز از مبانی دینی و مذهبی به عنوان توجیهی برای سیاست‌های جنگی خویش استفاده می‌کردند. سیاستی که شاهان صفوی نیز آن را دنبال کردند. ساختار «قدرت» در میان شیبانیان بر سنت‌های قبیله‌ای و عدم تمرکز استوار بود. از دیدگاه قبایل و سران دولت شیبانی، حکومت نیز چون سایر غنایم فقط به یک حاکم تعلق نداشت؛ بلکه اعضای خاندان و طایفه او نیز در امر حکومت و دولت شریک بودند. در واقع حکومت «خانات» اتحادیه‌ای خانوادگی متشکل از خان و اعضای خاندان او بود.[۴] چنین نظامی آشکارا مستلزم عدم تمرکزگرایی و تقسیم قلمرو شیبانیان به چهار تیول مهم سمرقند، بخارا، تاشکند و بلخ بود که هر کدام توسط یکی از تیره‌های اصلی خاندان شیبانی اداره می‌شدند. صاحبان این تیول‌ها، سلاطین شیبانی و اعضای خانواده سلطنتی بودند که قورلتای، صاحبان و نحوه توزیع این تیول‌ها را مشخص می‌کرد.[۹]

اگرچه این شیوه حکومت خود منشا رقابت‌های متعدد، اختلاف بین طوایف و گاه جنگ‌های خونین برای تصدی حکمرانی بر خانات و احراز مقام خانیت بود، اما همین رقابت‌ها به تدریج زمینه مناسبی را برای اقدامات فرهنگی به ویژه طبقات سه‌گانه قدرت فراهم کرد. ماریا اوا سابتلنی معتقد است اقدامات فرهنگی شیبانیان متاثر از فرهنگ حمایتی دربار تیموری به ویژه دوره سلطان حسین بایقرا بوده و علت اتخاذ چنین رویکردی از طرف آنان، نه ملاحظات زیبایی‌شناختی و درک درست از هنر، بلکه در راستای اهداف سیاسی و کسب مشروعیت برای یک دولت اسلامی بوده است.[۱۰]

هنر و کتابت

[ویرایش]

خان‌های شیبانی از کتابت، تاسیس کتابخانه‌ها و تولید نسخ خطی حمایت می‌کردند.[۱۰] شیبانیان با تخلیه کتابخانه‌های تیموریان در هرات به غنی‌سازی کتابخانه‌هایشان در بخارا پرداختند. محسن حیدرنیا در کتابش تاریخ فرهنگی و علمی سمرقند و بخارا در دوران اسلامی، مذهب و دین را مهم‌ترین وجه فرهنگی غالب در عصر شیبانی دانسته و از رواج نهضت مدرسه‌سازی و اهتمام شیبانیان به امور ادبی، هنری و علمی سخن گفته است. حکومتی که شیبک خان در سمرقند بنا نهاد، تجربه‌ای در کنترل جوامع شهری و یکجا‌نشین نداشت. بنابراین شیبانیان با آگاهی از جایگاه و کارکرد‌های نهاد‌های اداری و فرهنگی در جامعه، کنترل برخی از شهر‌های مفتوحه را به بزرگان، دیوانیان و کارگزاران دولت پیشین تیموری واگذار کردند. در گام‌های بعد، پیوستن جمعی از هنرمندان، شاعران و علمای ماوراءالنهر و خراسان به حکومت تازه تاسیس شیبانی، به دلخواه یا به اجبار، علاوه بر اینکه نمایانگر اهمیت نماد‌های فرهنگی نزد شیبانیان است، به دامنه و وسعت همکاری‌های دوجانبه میان شیبانیان و نخبگان جامعه اشاره دارد.[۱۱]

زبان و ادبیات

[ویرایش]
برگی مصور از دیوان حافظ در سال ۱۵۲۳ که جشن نوروز خاندان شیبانی را نشان می‌دهد (سمت راست) و کتاب مجلس‌العشاق، از آثار ادبی عصر شیبانی به زبان فارسی (سمت راست)

شیبانیان نیز همانند دیگر دودمان‌های ترک منطقه متاثر از فرهنگ ایرانی بودند. زبان درباری، دیوانی و ادبی در دوره آنان زبان فارسی بود و مورد توجه دولت هم قرار داشت. اگرچه شیبک خان و جانشینانش برنامه‌ای را برای ترجمه ادبیات فارسی به ترکی چغتایی آغاز کردند؛ با این وجود زبان اصلی دربار و نوشتار همچنان فارسی بود و باقی ماند.[۱۲]

سکه‌شناسی

[ویرایش]
درهم شیبانی در زمان شیبک خان در سال ۱۵۱۰ میلادی

شاهرخ، پادشاه تیموری، واحد پول خود تانکای شاهرخی را در اوایل قرن پانزدهم ایجاد کرد و توسعه داد. تانکای شاهرخی به عنوان مبنایی برای سکه‌های نقره مورد استفاده شیبانیان بود.[۱۳] نوع پهن و نازک سکه‌های نقره شیبانی که در قرن شانزدهم در سراسر آسیای مرکزی، ایران و شمال غربی هند رواج داشت، همگی در زمان والیان متأخر تیموری خلق شدند. بیشتر این سکه‌ها بین ۱.۱ تا ۱.۲ اینچ هستند و قطر آنها حداقل یک اینچ است. بسیاری از سکه‌های عبدالله خان دوم در پهن‌ترین نقطه‌شان قطر تقریباً ۱.۴ اینچی دارند و ضخامت آن‌ها کاهش می‌یابد.[۱۳]

معماری

[ویرایش]
دو نمونه از معماری عصر شیبانی: بنای ریگستان و سه مدرسه‌اش که در زمان خانات بخارا گسترش یافت (بالا) و آرامگاه چهاربکر، ساخته شده به دستور شیبک خان در حدود ۱۵۱۰ میلادی در بخارا (پایین)

هنگامی که شیبانیان تصمیم گرفتند بخارا را به پایتخت فرهنگی و معماری سلسله خود تبدیل کنند، سرمایه‌گذاری‌های بی‌شمارشان در ساختمان‌سازی، آن شهر را دگرگون کرد. مسجد جامع بخارا، پای‌کلان، در سال ۱۱۲۱ ساخته شده بود؛ اما در دوران شیبانیان در اوایل قرن شانزدهم، به‌طور کامل با افزودن ستون‌های سنگی، محراب‌ها و ۲۸۸ طاق بازسازی شد. این مسجد بخشی از یک مجموعه مذهبی بود که از یک کاخ پنج گنبدی و یک مسجد نیز تشکیل شده بود. در سال ۱۵۳۰، تحت حکومت عبیدالله خان یکم، مدرسه میرعرب به افتخار شیخی معروف به میرعرب به این مجموعه اضافه شد. روبه‌روی مسجد کلان، مدرسه میرعرب با کلاس‌های دو طبقه‌ای که یک حیاط مرکزی را احاطه کرده بودند، بلند ایستاده بود. فضای داخلی بیشتر مجموعه با سقف‌های گچ‌کاری‌شده و کاشی‌کاری‌های رنگارنگ گسترده تزئین شده بود. با این حال، بسیاری از کاشی‌کاری‌ها و دیوار‌نویسی‌ها باقی نمانده است.[۱۴] در نیمه دوم قرن شانزدهم، یک جاده اصلی شمال به جنوب و یک گذرگاه شرقی به غربی در سراسر شهر بخارا ساخته شد. در سال‌های بین ۱۵۶۲ و ۱۵۸۷، شریان شمالی-جنوبی شهر، محل توسعه بازار چارسو بود که شامل سه بازار سرپوشیده بود: گنبد طلافروشان، گنبد جنس‌فروشان و گنبد صرافان.[۱۵] این بازارها که برای گنبدهای متعددشان، طاق‌ها نامیده می‌شوند، همگی کمتر از ۵۰۰ متر از یکدیگر فاصله داشتند. به علاوه، دور تا دور این بازارهای سرپوشیده را کاروانسراها و مدارس بزرگی که صدها دانش‌آموز را در خود جای می‌داد فرا گرفته بود.[۱۶] روی هم، این‌ها محیطی مرکزی و پر جنب و جوش ایجاد را کرده بود که بانی گسترش کلان تجارت کالا بودند.

در اواخر قرن شانزدهم، عبدالله خان دوم، در زمان سلطنتش، دو بنای بزرگ یعنی مدرسه «محیر خان» و مدرسه «عبدالله دوم» را ساخت که با هم «مدرسه کوش» نامیده می‌شدند. مدرسه «مادر خان» هم در ادای احترام به مادر عبدالله، نخست در سال ۱۵۶۷ ساخته شد. سپس، بین سال‌های ۱۵۸۸ تا ۱۵۹۰، عبدالله خان مدرسه دیگری به نام مدرسه «عبدالله خان» به افتخار خود ساخت.[۱۷] تزیین مدرسه عبدالله خان شامل نقوش کاشی‌های لعاب‌دار هنرمندانه با ستاره‌ها، اشکال و حاشیه‌های هندسی بود.[۱۸] این مدرسه همچنین دارای کتیبه‌های مختلفی حاوی نام حاکم است. کتیبه‌ها به خط عربی و با خطوط عمودی کشیده، نوشته شده است. «مدرسه بزرگ» نیز برای خدمت به عنوان یک مکتب‌خانه ساخته شد.[۱۹]

یکی دیگر از مهم‌ترین بناهای ساخته شده توسط عبدالله خان دوم «حمام صرّافان» در سال ۱۵۹۷ یا ۱۵۹۸ بود. حمام صرّافان شامل یک حمام مرکزی هشت ضلعی با اتاق های مختلف چند منظوره در هر طرف بود که طیف وسیعی از فعالیت‌ها، از استراحت ساده گرفته تا جلسات کاری، مکالمه و بازی‌ها را امکان‌پذیر می‌کردند.[۲۰] بین چیدمان حمام مردانه و زنانه تفاوت‌هایی وجود دارد. مردان اتاق‌های جداگانه‌ای برای عبادت داشتند و اتاق‌ها با کاشی‌کاری‌های هنرمندانه تزئین شده بودند. حمام زنان کمتر تزئین شده بود و فاقد غرفه‌های جداگانه بود.[۲۱]

ارتش

[ویرایش]
برگی مصور از تاریخ عالم‌آرای عباسی که یورش ارتش شیبانیان به قلعه اسفراین ایران را نشان می‌دهد. اثر اسکندر بیگ منشی، اصفهان حدود ۱۶۵۰ میلادی.

دولتی شیبانیان بنیان‌گذاشتند با سرمایه نیروی رزمی قبایل جنگجوی ازبک تشکیل شد. این حکومت از یک‌سو برای دست‌یابی به متصرفات بیشتر با همسایگان جنگ‌های متعدد داشت و از سوی دیگر خاستگاه قبیله‌ای و پایبندی به اجرای سنت‌ها، آن را به کانون درگیری‌های دائمی تبدیل می‌کرد.[۴]

فهرست فرمانروایان شیبانی

[ویرایش]
عنوان(ها) نام کامل حکومت
شاهان شیبانی از نوادگان شیبان، پنجمین پسر جوجی بودند که در سیبری غربی حکومت می‌کرد. بعدها گروه بزرگی از آنان منشعب شدند و بر ماوراءالنهر دست انداختند و نام اوزبیک (ازبک) را به نام خان مشهور خود، اوزبیک خان، برگزید. گروهی که در سیبری باقی ماندند، خانات سیبیر را ایجاد کردند که تا قرن شانزدهم دوام یافت. در اینجا تنها اسامی فرمانروایان شیبانی در خانات ازبک و خانات بخارا آمده است:
خان ابوالخیر خان

ابوالخیر خان ابن دولت شیخ ابن ابراهیم خان

۱۴۲۸ – ۱۴۶۸ میلادی
خان

شیخ حیدر

شاه بوداغ خان

شاه بوداغ خان ابن ابوالخیر خان

۱۴۶۸ میلادی
خان

ابوالفتح

شیبک خان

محمد شیبک خان ابن شاہ بوداغ خان ابن ابوالخیر خان

۱۵۰۰ – ۱۵۱۰ میلادی
خان کوچ‌کونجی‌خان

کوچ‌کونجی محمد بن ابوالخیر خان

۱۵۱۲ – ۱۵۳۱ میلادی
خان

مظفرالدین

ابوسعید

ابو سعید بن کوچ‌کونجی

۱۵۳۱ – ۱۵۳۴ میلادی
خان

ابوالغازی

عبیدالله خان

عبیدالله بن محمود بن شاه بوداغ

۱۵۳۴ – ۱۵۳۹ میلادی
خان عبدالله خان یکم

عبدالله بن کوچ‌کونجی

۱۵۳۹ – ۱۵۴۰ میلادی
خان عبداللطیف خان

عبداللطیف بن کوچ‌کونجی

۱۵۴۰ – ۱۵۵۲ میلادی
خان نوروز احمد خان

نوروز احمد بن سنجق بن ابوالخیر خان

۱۵۵۲ – ۱۵۵۶ میلادی
خان پیر محمد خان

پیر محمد خان بن جانی بیگ

۱۵۵۶ – ۱۵۶۱ میلادی
خان اسکندر خان

اسکندر بن جانی بیگ

۱۵۶۱ – ۱۵۸۳ میلادی
خان

بزرگ خان

عبدالله خان دوم

عبدالله خان بن اسکندر

۱۵۸۳ – ۱۵۹۸ میلادی
خان عبدالمؤمن خان

عبدالمؤمن بن عبدالله خان

۱۵۹۸ میلادی
خان پیر محمد خان دوم

پیر محمد خان بن سلیمان خان بن جانی بیگ

۱۵۹۸ – ۱۵۹۹ میلادی
خانات بخارا توسط دودمان جدیدی به نام جانیان که به نام‌های توقای-تیموری یا اشترخانیان (از نوادگان خان‌های آستراخان) نیز شناخته می‌شوند، تصرف شد.
  1. ردیف آبی نشان دهنده سرسلسله است.
  2. خان‌های بزرگ با خط پررنگ برجسته شده‌اند.

جستارهای وابسته

[ویرایش]

پانویس

[ویرایش]
  1. Kilic-Schubel 2016, p. 1.
  2. McChesney 1986, p. 428.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ Grousset 1970, p. 478.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ ۴٫۴ ۴٫۵ تاج‌علی و ذکرالله ۱۳۹۹، ص. ۴۰.
  5. Bregel, Yuri (1982). "Abu'l-Kayr Khan". Encyclopædia Iranica. Vol. 1. London; Boston: Routledge & Kegan Paul. pp. 331 & 332. Retrieved 2008-10-22.
  6. Noelle, Christine (1997). State and Tribe in Nineteenth-Century Afghanistan: The Reign of Amir Dost Muhammad Khan (1826–1863). Richmond, Surrey, UK: Curzon. p. 65. ISBN 0-7007-0629-1.
  7. Semenov 1963, p. 75.
  8. Soucek 2000, p. 149.
  9. تاج‌علی و ذکرالله ۱۳۹۹، ص. ۴۰ و ۴۱.
  10. ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ تاج‌علی و ذکرالله ۱۳۹۹، ص. ۴۱.
  11. تاج‌علی و ذکرالله ۱۳۹۹، ص. ۴۲.
  12. Green 2019, p. 34.
  13. ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ Lowick 1966, p. 257.
  14. Qizi, Toshmurodova Sarvinoz Quvondiq; Afforovich, Ergashev Ahmad Abdug'; O'g'li, Bengmatov Alibek Qahramon (1970). "Architecture and Fine Arts in the Shaybanid Period". International Journal on Orange Technologies: 114.
  15. McChesney 1987, p. 226–228.
  16. McChesney 1987, p. 229.
  17. McChesney 1987, p. 223.
  18. Makovicky, E (2017). "On the Kond style of Islamic tiling: a study in practical Islamic geometry". Rend. Fis. Acc. Lincei. 28: 45. doi:10.1007/s12210-016-0571-1. S2CID 131863130.
  19. Shebl, Ebaid (2016). "Two Foundation Inscriptions for 'Abd-Allah Khan in Buildings of Bukhara". Iran. 54 (2): 138–40.
  20. Asanova & Dow 2001, p. 191.
  21. Asanova & Dow 2001, p. 201.

منابع

[ویرایش]

فارسی

[ویرایش]
  • تاج‌علی، زینت؛ محمدی، ذکرالله (پاییز ۱۳۹۹). «اقدامات فرهنگی در حکومت شیبانیان». مطالعات تاریخ فرهنگی: پژوهش‌نامه انجمن ایرانی تاریخ. سال دوازدهم (چهل و پنجم): صص ۳۹–۵۹.
  • کاظم‌بیگی، محمدعلی؛ تاج‌علی، زینت (بهار و تابستان ۱۳۸۸). «شیبانیان و گورکانیان هند». تاریخ و تمدن اسلامی. سال پنجم (نهم): صص ۱۴۱–۱۵۴.

انگلیسی

[ویرایش]
  • Asanova, Galina; Dow, Martin (2001). "The Ṣarrāfān Baths in Bukhara". Iran. 39. doi:10.2307/4300604. JSTOR 4300604.
  • Bartold, Vasily (1964) The Shaybanids. Collected Works, vol. 2, part 2. Moscow, 1964.
  • Bosworth, C.E. (1996) The new Islamic dynasties: a chronological and genealogical manual Columbia University Press, New York, pp. 288–9, شابک ‎۰−۲۳۱−۱۰۷۱۴−۵
  • Green, Nile (2019). "Introduction: The Frontiers of the Persianate World (ca.800 - 1900)". In Green, Nile (ed.). The Persianate World: The Frontiers of a Eurasian Lingua Franca. University of California Press.34
  • Grousset, Rene (1970). The Empire of the Steppes. Translated by Walford, Naomi. Rutgers University Press. ISBN 0-8135-0627-1.
  • Kilic-Schubel, N. (2016). "Shibanid Empire". In Dalziel, N.; MacKenzie, J.M. (eds.). The Encyclopedia of Empire.
  • Lowick, N. M. (1966). "Shaybanid Silver Coins". The Numismatic Chronicle (1966-), Seventh Series. 6: 251–330.
  • McChesney, R.D. (1986). "Shibanids". In Bosworth, C. E.; Van Donzel, E.; Heinrichs, W. P.; Lecomte, G. (eds.). The Encyclopaedia of Islam. Vol. IX. Brill.
  • McChesney, R.D. (1987). "Economic and Social Aspects of the Public Architecture of Bukhara in the 1560's and 1570's". Islamic Art. 2.
  • Semenov, Yuri (1963). Siberia: Its Conquest and Development. Hollis and Carter.
  • Soucek, Svat (2000). A History of Inner Asia. Cambridge University Press.