پیمان موشکهای ضد بالستیک - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
پیمان موشکهای ضد بالستیک یا پیمان موشکهای پادپرتابشی[۱] بین ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی برای محدودسازی سیستم موشکهای ضدبالیستیک مورد استفاده برای دفاع از خود در مقابل موشکهای بالستیک با جنگافزار هستهای بسته شد. بر اساس مفاد این پیمان، اعضا امکانات ضد بالستیک خود را به دو مجتمع با حداکثر ۱۰۰ موشک ضد بالستیک محدود میکنند.[۲]
پیمان منع تولید موشکهای ضد موشک سنگ بنای توازن استراتژیک میان دو ابرقدرت شرق و غرب تلقی میشد. زیرا این پیمان طرفین را از دستیابی به توانایی ایمنسازی در مقابل حمله متقابل اتمی باز میداشت.
این پیمان از سال ۱۹۷۲ تا ۲۰۰۲ اجرایی شد.[۳] پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۷ چهار جمهوری پیشین که جزء شوروی بودند تعهد خود را نسبت به مفاد این پیمان در مقابل آمریکا اعلام کردند. در ژوئن ۲۰۰۲ آمریکا خروج خود از این پیمان را اعلام کرد و اجرای این پیمان متوقف شد.
پیشینه
[ویرایش]در دهه ۱۹۵۰ و اوایل ۱۹۶۰ آمریکا و شوروی در حال توسعه برنامه موشکی خود برای ساخت موشک بالستیک قارهپیما با قابلیت حمل کلاهک بودند. در آن زمان آمریکا برنامه خود را جزئی از برنامه جهانی کاهش خطر حمله هستهای میدانست. به همین جهت به همراه کانادا فرماندهی دفاع هوافضای آمریکای شمالی را تأسیس کرد.
تحقیقات آمریکا در اوایل دهه ۱۹۵۰ در پروژه نایک این امکان را میداد که با بهینهسازی اندک در سیستم موشکهای آن بتوان به فناوری تولید موشک ضد بالستیک دست یابد. در ابتدا کار بر اساس برد کوتاه و سرعت زیاد (مانند موشک اسپرینت) انجام شد تا بتوان از خود مجمتعهای استقرار موشکهای ضد بالستیک دفاع کرد. تا اواسط دهه ۱۹۶۰ هر دو پروژه نایک و اسپرینت امیدبخشی کافی را برای توسعه برنامه و برنامهریزی محدود پروژه ساخت موشک ضد بالستیک به نام سنتینل (به انگلیسی: Sentinel) نشان دادند. در ۱۹۶۷ شوروی نیز برنامه خود بر ساخت این نوع موشکها را اعلام کرد تا در قدرت نظامی در مقابل آمریکا برابر باشد.
توسعه سیستم قابلیت هدفگیری مستقل چندگانه به تنها یک موشک قارهپیما این امکان را میداد که همزمان بتواند تا ۱۰ هدف را مورد حمله قرار دهد. موشک ضد بالستیک میتوانست امکان برخورد کلاهکهای موشک بالستیک به هدف را تا حد زیادی کم کند. اما به دلایل اقتصادی جلوی تمام کلاهکها را نمیگرفت.[۴] زیرا کشور فرستنده فقط کافی بود که یک موشک را بفرستد اما کشور مورد حمله باید همزمان ۱۰ موشک را با قابلیت ردگیری اهداف جداگانه پرتاب میکرد و ساخت سیستمی که بتواند جلوی همه کلاهکها را بگیرد هزینه بینهایت زیادی داشت. به همین جهت شوروی اقدام به ساخت موشک سنگین R-36M کرد که میتوانست تا ۴۰ کلاهک نیز حمل کند که امکان دفاع در مقابل آنرا غیرممکن میکرد.[۵]
پیمان موشکهای ضد بالستیک
[ویرایش]اولین بار آمریکا در سال ۱۹۶۷ در کنفرانس تابستانی گلاسبرو پیشنهاد این پیمان را داد. مسئله مورد بحث این بود که افزایش توان بالستیک میتوند باعث ایجاد مسابقه تسلیحاتی شده و یکی از دو طرف بدون اینکه بتواند از ملت خود دفاع کند اولین حمله را آغاز کند. در ابتدا شوروی این پیمان را نپذیرفت.[۶] اما پس از آغاز پروژههای سنتینل و سیفگارد (به انگلیسی: Safegaurd) در نوامبر ۱۹۶۹ حاضر به گفتگوی محدودسازی جنگافزار راهبردی معروف به سالت ۱ شد. در سال ۱۹۷۲ هر دو طرف به توافقی برای محدودسازی توان دفاعی خود رسیدند. بر اساس این پیمان هریک از دو طرف میتوانستند فقط ۲ پایگاه موشک ضد بالستیک یکی برای پایتخت و دیگری برای موشکهای قاره پیمای خود داشته باشند.
این پیمان در ۲۶ می ۱۹۷۲ در کنفرانس سران در مسکو بین ریچارد نیکسون و لئونید برژنف امضا شد. مجلس سنای ایالات متحده آمریکا این پیمان را در ۳ آگوست ۱۹۷۲ تصویب کرد.
در سال ۱۹۷۴ یکی از پروتکلهای پیمان تغییر کرد و تعداد پایگاههای موشکی برای طرفین را به یک کاهش داد تا هیچیک از طرفین پایگاه جدیدی نسازند. آمریکاییها این سامانه را در ایالت داکوتای جنوبی و روسها در اطراف مسکو مستقر کردند.[۷]
محدودیت موشکها بر اساس پیمان
[ویرایش]در این پیمان تنها به امکان دفاع در برابر موشکهای بالستیک "استراتژیک" به وسیله موشکهای ضد بالستیک اشاره شده بدون اینکه تعریف مشخصی از "استراتژیک" داشته باشد. زیرا به خوبی مشخص بود که موشکهای قارهپیما و موشکهای بالستیک زیردریایی، "موشکهای استراتژیک" هستند. با اینحال هر دو کشور از تولید و توسعه موشکهای ضد تاکتیکی ضد بالستیک دست نکشیدند. این موضوع تا زمانی که موشکهای بالستیک پرتاب شده از زیردریایی نیز به سرعت موشکهای قارهپیما نرسیده بودند مورد اعتراض قرار نگرفت. زیرا معمولاً سرعت موشک زیر آب کمتر از موشک قارهپیما است. با این وجود توسعه موشکهای ضد تاکتیکی ضد بالستیک باز هم ادامه یافت.[۸]
پس از اعلام پروژه ابتکار دفاع استراتژیک
[ویرایش]در ۲۳ مارس ۱۹۸۳ رونالد ریگان در پاسخ به کنایه "حمله صلح آمیز" یوری آندروپوف، پروژه ابتکار دفاع استراتژیک را معرفی کرد که یک برنامه تحقیقاتی در مورد دفاع موشکی بالستیک بود. نتیجه آن در یک جمله بیان شد: " سازگار با تعهدات ما تحت پیمان موشکهای ضد بالستیک ". زیرا آندروپوف گفت بود: این، زمان که آنها (واشینگتن) از بهترین راه برای آغاز جنگ هستهای دست کشیدند. زیرا این کار نه تنها غیر مسئولانه بلکه دیوانگی است.[۹]
بدون توجه به مخالفتها ریگان تمام تلاش خود را کرد تا نشان دهد که پروژه ابتکار دفاع استراتژیک راهی برای چانهزنی آمریکا نخواهد بود و این کشور تمام تلاش خود را برای توسعه این سیستم میکند. این مسئله باعث تهدید شوروی شد زیرا آمریکاییها ممکن بود اولین حمله محتمل را آغاز کنند. از سوی دیگر در صورت قصد شوروی به ورود به رقابت تسلیحاتی، اقتصاد آن فلج میشد. حتی تا پایان دهه ۱۹۸۰ مشخص شده بود که پروژه ابتکار دفاع استراتژیک به صورت علمی قابل انجام نیست.[۱۰][۱۱]
پروژه ابتکار دفاع استراتژیک پیشرفت کرد اما پس از ریاست جمهوری ریگان متوقف شد. اما در ۱۹۹۵ دوباره ادامه یافت.
خروج آمریکا از پیمان
[ویرایش]پس فروپاشی کمونیسم کشورهای بلاروس، قزاقستان، روسیه و اوکراین تعهد خود را به پیمان موشکهای ضد بالستیک اعلام کردند.[۱۲]
در ۱۳ دسامبر ۲۰۰۱ جرج دابلیو بوش به روسیه اعلام کرد که آمریکا ظرف شش ماه آینده از این پیمان خارج خواهد شد. این نخستین بار در تاریخ آمریکا بود که این کشور از تعهد به یک پیمان کنترل تسلیحاتی بینالمللی خارج میشد.[۱۳] این کار باعث تشکیل آژانس دفاع موشکی آمریکا شد.[۱۴]
حامیان خروج از پیمان میگفتند که این موضوع باعث افزایش توان دفاعی آمریکا در مقابل حملات هستهای و دولتهای سرکش میشود. هدف از اجرای طرح دفاع ملی موشکی آمریکا ویا آنچه در محافل سیاسی به عنوان طرح سپر دفاع موشکی از آن یاد میشود اعلام شد. این تصمیم اعتراض بسیاری از نخبگان سیاسی را بر انگیخت. آنان استدلال میکردند که این کار باعث شکست پیماننامه منع گسترش سلاحهای هستهای و از دست رفتن امنیت هستهای و گسترش رقابت هستهای میشود. همچنین در پی این خروج، آمریکا ممکن بود اولین کشور حملهکننده با سلاح هستهای باشد.
در ۲۴ می ۲۰۰۲ روسیه و آمریکا پیمان کاهش تهاجم استراتژیک را امضا کردند. این پیمان، طرفین را به کاهش کلاهکهای هستهای استراتژیک استقرار یافته بر روی موشکها مجبور میکند اما اجباری در مورد کلاهکهای انبار شده ندارد. همچنین این پیمان هیچگونه مکانیسمی در توضیح چگونگی اجرای مفاد ندارد.
پانویس
[ویرایش]- ↑ «ویکی پدیا-موشک پادپرتابشی».
- ↑ Henry T. Nash (1 May 1975). Nuclear Weapons and International Behaviour. Kluwer Academic Publishers. ISBN 9028602658.
Each site would consist of 100 ABMs, or a total of 200 ABMs for each country
- ↑ "Treaty Between the United States of America and the Union of Soviet Socialist Republics on the Limitation of Anti-Ballistic Missile Systems". Bureau of Arms Control. United States Department of State. May 26, 1972. Archived from the original on 11 August 2013. Retrieved 3 November 2016.
- ↑ Coit D. Blacker, Gloria Duffy (2002). International Arms Control: Issues and Agreements (Studies in International Security & Arms Control). Stanford University Press. ISBN 0804712220.
The dramatic proliferation of warheads allowed by MIRV ensured that even an extensive ABM effort could not limit the destructiveness of an American retaliatory strike
- ↑ "Moscow extends life of 144 cold war ballistic missiles". The Guardian. London. August 20, 2002. Retrieved 2006-10-24.
- ↑ Alexander T.J. Lennon (2002). Contemporary Nuclear Debates: Missile Defenses, Arms Control, and Arms Races in the Twenty-First Century. MIT Press. ISBN 0262621665.
Although Kosygin rejected this reasoning at Glassboro
- ↑ "ABM treaty reduces US and USSR to one ABM site each". Retrieved 27 May 2011.
- ↑ Ivo H. Daalder (May 1987). "A tactical defence initiative for the Western Europe?". Bulletin of the Atomic Scientists. 43: 37. Retrieved 8 February 2011.
- ↑ Pravda, March 27, 1983
- ↑ Peter R. Beckman et al., The Nuclear Predicament: Nuclear Weapons In The Cold War And Beyond, 2nd ed. (New Jersey: Prentice-Hall Inc, 1992), 183.
- ↑ B. Wayne Howell, "Reagan and Reykjavík: Arms Control, SDI, and the Argument From Human Rights بایگانیشده در ۳ اکتبر ۲۰۱۱ توسط Wayback Machine," Rhetoric & Public Affairs, Vol. 11, No. 3, 2008, pp. 389–415
- ↑ "Fact sheet: Memorandum of understanding on succession". United States Department of State. September 26, 1997.
Although the ABM Treaty continues in force, it nevertheless has become necessary to reach agreement as to which New Independent States (NIS) would collectively assume the rights and obligations of the USSR under the Treaty.
- ↑ "U.S. Withdrawal From the ABM Treaty: President Bush's Remarks and U.S. Diplomatic Notes". Arms Control Association. Retrieved 10 February 2014.
- ↑ "Announcement of Withdrawal from the ABM Treaty", White House press release
منابع
[ویرایش]- متن رسمی پیمان در ۱۹۷۲ (به انگلیسی)
- پروتکل الحاقی پیمان در ۱۹۷۴ (به انگلیسی)
- مشارکتکنندگان ویکیپدیا. «Anti-Ballistic Missile Treaty». در دانشنامهٔ ویکیپدیای انگلیسی، بازبینیشده در ۳ نوامبر ۲۰۱۶.